در دومین روز از مدرسه تابستانه درنگ مطرح شد؛

ناظمی: فرهنگ بصری به تقدیس سلبریتی‌ها دامن می‌زند

ناظمی: فرهنگ بصری به تقدیس سلبریتی‌ها دامن می‌زند
در روز دوم از اولین مدرسه تابستانه درنگ، نشستی با موضوع هنر، رسانه و فرهنگ سلبریتی برگزار شد که مهدی ناظمی، محمد خندان و مجید سلیمانی به ارائه مطالب خود پرداختند.
دوشنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۴
کد خبر :  ۱۰۹۳۳۴

دکتر مهدی ناظمی با بیان اینکه موضوع سلبریتی‌ها بیشتر مورد علاقه افرادی است که دنبال دانش اجتماعی‌اند تا کسانی که فلسفه را کلاسیک خوانده‌اند، گفت: یک وجه از ماجرای سلبریتی، وجه کارکرد و جایگاه آن است که همه درگیر هستیم و به آن فکر کرده ایم. وجه دیگر آن اقتضای اجتماعی و اقتصاد سیاسی قضیه است. سلبریتی در نظام سرمایه‌داری جایگاه مشخصی دارد، در حالی‌که نظام سرمایه‌داری برای کسانی که کار فلسفی و نظری بخواهند انجام دهند جایگاهی قائل نیست، مگر تا جایی که به نیازهای سرمایه‌داری پاسخ بدهد، در دانشگاه هر چقدر تخصصتان روشن‌تر باشد شما بیشتر در جایگاه تقویت نظام سرمایه‌داری هستید. رنکینگ دانشگاه مقاله نوشتن، رزومه تولید کردن همه در این پازل قرار دارند.

ناظمی ادامه داد: این نظام مال سلبریتی‌ها است، آنها باید نظر بدهند. نکته ای که وجود دارد این است که شبکه اجتماعی، سلبریتی بودن را بسط داد، مخصوصا اینستاگرام. همه اینها وقتی به یک نقطه‌ای برسند، کارتل‌های اقتصادی ایجاد می‌کند و همه تلاش‌ها برای رسیدن به پشت اقتصادی است که جدی است و حضور دارد.

این دانش آموخته دکتری فلسفه افزود: سرمایه‌داری امروز ارکان متفاوتی دارد، یک: مصرف حرف اول را می زند، نه تولید. همانطور که بودریار گفت یعنی مصرف برای تولید تعیین تکلیف می‌کند. دو: در جامعه سرمایه‌داری متأخر نمایشی شدن چیزها را داریم.

وی بیان کرد: امروزه ما را به مشاهده و دیدن دعوت می‌کند که یک فرهنگ دیداری را برای ما ایجاد کرده که جای بحث دارد. معنای بصری شدن جهان امروز از کجا آمده است؟ در جهان قدیم مثلا در فرهنگ یونانی حقیقت قدسی که به طور متداول سمعی بوده کم کم بصری شده است. در اشعار هراکلیتوس نوع ارتباط انسان و لوگوس را سمعی تفسیر می‌کند. لوگوس کلام الوهی یا زبان قدسی است. در پارمنیدس سخنان شنیداری‌اند و حالت مکاشفه دارد، اینجا چشم استعاری و چشم روح ما را مطرح می‌کند و یک قدم به بصری شدن نزدیک می‌شود. آیین‌های مذهبی در اکثر فرهنگ‌ها شکل مشارکتی دارد که شکل رقص هستند؛ آناتی که افراد قوم به وجد می آمدند و جلوه بدن‌نمایی نداشتند.

این مدرس دانشگاه افزود اجرای آیین‌های اسطوره یونان کمی از سمعی بودن فاصله می‌گیرد، این شکل مشارکتی شکل نمایشی به خود می‌گیرد و آنقدر جدی گرفته می‌شود که کم کم جایی برای آن می‌سازند و افراد زیادی تماشاگر می‌شوند، ماسک می‌زدند و نقش خدا را اجرا می‌کردند تا برای مردم مجسم کنند، تا چندین قرن اسمی برای این کار در نظر نگرفته بودند، ماجرای که روایت می‌شد مهم بود نه آنچه که از فرد دیده می‌شد.

ناظمی بیان کرد: از یک زمانی به بعد پول می‌گرفتند و اجرا می‌کردند. بازیگرها در کل یونان شهرت گرفتند؛ وجه قدسی کنار رفت. با موضوع قدرت و شکوه درباره جنگ و غیره، در کاخ پادشاهان اجرا می‌کردند.

این استاد فلسفه در ادامه افزود: فرهنگ نمایشی کمی ضعیف می‌شود، تولد نقاشی را در پی داریم. فقط در قرون وسطی نقاشی به یک آیین نمایشی مقدس تبدیل شد و ماجرای قدسی به چشم آمد، سپس نقاشی امانیسم از دل آن بیرون آمد. گفتند اگر مریم، مسیح، عیسی بوده اند؛ این طور نبوده که قدسی باشند و هاله نور باشند، بلکه حسی داشتند که می‌توان مترسم کرد. مبصر شدن مقدسات شکل جدیدی ایجاد می‌کند که سابقه نداشت. نقاشی‌های اروتیک رنسانس برهنگی نیست مبصر کردن است.

وی ادامه داد: فرهنگ بصری برای ما یک چیز اپیدمی شده است، در عباراتمان هم بصری هستیم. مثلا می‌پرسیم نظرت چیست و از چه نقطه نظری می‌بینی، حتی کلمه ذهنی یک مفهوم برساخته بصری است.

ناظمی افزود: در این وضعیت دیده شدن شکل حادتری پیدا می‌کند، شما برخورد مردم با سلبریتی‌ها را دیده‌اید، یک جور پرستش در این مواجهه دیده می شود، یک وجه تقدیس انسانی است که به تدریج بصری شده و الان آن نقطه نهایی سلبریتی است.

این پژوهشگر حوزه سینما و فلسفه بیان کرد: در روابط جنسی سلبریتی‌ها، چون بعد از مدتی این پرستش عادی می‌شود مشکل ایجاد می‌شود. سلبریتی می‌تواند تصویر شود و به خاطر آن شهرت پیدا می‌کند. حتی مداح بودن هم این چنین است، شخصیت اخلاقی فردی سلبریتی غیر از ظهوری است که از سلبریتی می‌بینیم.

روشنفکر هم باید دست به دامن سلبریتی شود

دکتر محمد خندان با بیان اینکه معنای سلبریتی بودن چیست؟ عنوان کرد: وقتی به یک پدیده نزدیکیم و سر و کار داریم، هر روز در میدان اثرپذیری از او هستیم و شناخت آن سخت‌تر می شود. ما چاره ای نداریم جز اینکه با مقولات کلی پدیده‌ها را فهم‌پذیر کنیم. در دل روزمره این مفهوم‌سازی سخت‌تر می‌شود، ممکن است ما هم در این مواجهه با تناقض روبه‌رو شویم.

خندان افزود: در معنای سلبریتی بودن باید تأمل کنیم، چهارچوب تعیین کنیم تا فهم بهتری پیدا کنیم. فرهنگ سلبریتی فرهنگ شهرت ترجمه شده است، اما اینکه مقوله سلبریتی بودن را در مشهور بودن خلاصه کنیم کافی نیست، قطعاً یکی از لوازم هست. در ادبیات مطالعات سلبریتی، کاریزما در سنت به معنای فره‌ای است که به فردی داده می‌شود. در معنای مدرن سلبریتی به معنای چهره، نوعی کاریزما دارد که خودش خلق می‌کند یا دستگاه‌های تبلیغاتی سرمایه روی آن کار می‌کند که این چهره ایجاد شود. خلق کاریزما به صورت برنامه ریزی شده است. برای خلق این شخصیت بدن خیلی مهم می‌شود، چرا که باید الگو شود و تکثیر شود. در تاریخ مطالعات سلبریتی جراحی زیبایی رواج و شیوع زیادی داشته است. علاوه بر خلق حساب شده کاریزما عنصر سومی هم در سلبریتی بودن وجود دارد، طرفداران و شبکه ای که حول خودشان تشکیل می‌دهند. علاقه مفرط و پرستش‌گونه که در معرض دید ما قرار گرفته است، این عناصر به خلق چیزی منجر می‌شود که می‌گوییم آتوریتی و مرجعیت.

وی در ادامه نظر نیکولاس لومان را بیان کرد که از منظر مطالعات پیام شناسی جامعه یک سیستم ارتباطی است. در سیستم اجتماعی ارتباط مقوله مهمی است که سه اصطلاح دارد: مکانیسم تولید، رهاسازی پیام‌ها، تفسیر و کسب اطلاع.

وی افزود: انجلتیکس از انجیل گرفته شده به معنای پیام‌شناسی است. در مطالعات انجلتیک تا به حال روی رسانه‌شناسی تمرکز بوده است. با ایده مک لوهانی که رسانه پیام است، این تمرکز هم تشدید شده است. به واسطه این، ما وارد نیست‌انگاری پیام شدیم. اما پیام‌ها از کجا می‌آیند؟ منتشر می‌شود، اثرگذار می‌شود باید سراغ پیام‌ها برویم. در انجلتیک تفاوت بین دو نظام هست: (دیسکورسیک)گفتمانی، (دیالوژیک) گفت‌وگویی.

خندان افزود: در عصر اساطیری، اسطوره به پیام‌ها تعیین می‌داده است، در نظام دیسکورسیک حاکم از بالا به پایین پیام می‌داد، افرادی هم موظف به رساندن پیام به مردم بودند. مشروعیت پیام از خود مبنایش می‌آمد.

وی ادامه داد: یکی از وجوه قرن بیستم، کم رنگ شدن سلبریتی بودن دانشمندان و مخترعین و مکتشفین است، هنوز بقایایی از جنبه سلبریتی بودن هست. یک مسئله دیگر ظهور مقوله ستاره‌های ورزشی و هنری است که جنبه محوری در ارتباطات مدیریت و گردش پیام‌ها پیدا می‌کنند، مثلا انتخابات، ساختار پیام‌رسانی دارند، کارهای خیریه انجام می‌دهند. حتی روشنفکر هم باید دست به دامن سلبریتی شود. امری که در مورد فرهنگ سلبریتی مهم است، محوریت پیدا کردن چهره‌هایی در مدیریت پیام است که توسط توده دیده شود.

خندان افزود: در نظریه سیستم لومان (لومان که از جانب هابرماس محافظه کار شناخته می‌شود) بیان می‌شود که در اجتماع خرده سیستم داریم مانند اقتصاد، هنر، صمیمیت و غیره. در ارتباط با هر خرده سیستم یک رمزکان وجود دارد، در حوزه سیاست رمزکان قدرت، در حوزه اقتصاد رمزکان سود، در سیستم صمیمیت، رمزگان عشق وجود دارد. لومان می‌گوید اگر تعبیر وبر که قائل به تفکیک خرده سیستم‌هاست، که به هم کاری ندارند و جامعه درست کار می‌کند آنگاه که رمزکان خرده سیستم سیاست و یا اقتصاد در هنر تاثیرگذارند، تصادم رمزگانی توسط سلبریتی‌ها صورت می‌گیرد.

وی افزود : سلبریتی‌ها درباره همه چیز نظر می‌دهند، در حالی‌که تخصص ندارند. آنها حتی تلقی ما از صمیمیت را هم عوض می‌کنند. وجود سلبریتی‌ها تحمیلی به حوزه‌هایی از قلمرو بشری است که توان آن تحمیل را ندارد، مخصوصا اگر وارد قلمرو حقوق یا سیاست شود باعث غیرعادی شدن وضعیت می‌شود.

در ادامه دکتر مجید سلیمانی با بیان اینکه سلبریتی، جهانی از افسونگری، نمایش تجمل، مشاطه‌گری و به دنبال زینت دادن و نمایش است عنوان کرد: مصرف به شیوه زندگی تبدیل می‌شود، زیبایی کلیشه می‌شود و از رسوایی نام می‌خورند. اساسا سلبریتی نیاز دارد که کارهایی کند تا مطرح و دیده شود.

سلیمانی افزود: متیو آرنولد تمایز بین فرهنگ عامه‌پسند و فرهنگ والا را مطرح می‌کند و می‌گوید «درباره سلبریتی‌ها ما در مواجهه با یک فرهنگ عامه‌پسند و نازلی رو به رو هستیم.»

چه شد که امروز ما با پدیده‌های جدیدی از شهرت مواجه هستیم؟ سه عامل باعث این وضعیت سلبریتی‌ها شده است، یک: انتقال از رسانه‌های یک سویه به رسانه‌های چند سویه. دو:همگرایی رسانه‌ای اگر تا دیروز تلویزیون، رادیو و روزنامه داشتیم، الان همه در کنار هم در یک رسانه گرفته اند. سه: همگرایی ارتباطی یعنی ارتباطات توده‌ای و میان فردی و گروهی را با هم داریم که منجر به جریان تولید محتوایی از طریق کاربران می‌شود.

وی در پایان گفت :صنعت تصویر در وضعیت جدید تاثیر زیادی داشته است و اقتصاد توجه، به مصرف بیشتر کمک می‌کند و اساس بحث‌های بازاریابی را تشکیل می‌دهند.

برچسب ها: ناظمی فرهنگ

ارسال نظر